سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرباز ولایت

نظر
اصلاح‌طلبان بعد از پوست‌اندازی و ساختارسازی‌ کاذب حالا به مرحله «بگم‌بگم‌های سیاسی»‌ رسیده‌اند، موضوعی که با مصاحبه صادق خرازی درباره دیپلمات‌های خائنی که گرا به دشمن می‌دادند، آغاز شده است. به هر جهت همه این موارد نشان از فضای به هم ریخته سیاسی در این جریان دارد که نسل‌اولی‌ها را در مقابل نسل دومی‌ها قرار داده است.

اصلاحات به مرحله بگم بگم‌های احمدی‌نژاد رسید/ بدلی‌ها و اصل‌ها علیه هم

  گروه سیاسی مشرق - با به راه افتادن موج پوست اندازی در جبهه اصلاحات نزاعی داخلی در این جریان سیاسی آغاز شد که نسل اولی‌ها در مقابل نسل‌های بعدی اصلاحات قرار داد. در همین زمان بود که محمدرضا تاجیک بحث نواصلاح‌طلبی را مطرح کرد. وی معتقد بود که اصلاحات دچار یک بن بست استراتژیک شده است و نواصلاح‌طلبی می‌تواند اصلاحات را از این ورطه اضمحلال خارج کند.

نواصلاح طلبی

محمدرضا تاجیک در مصاحبه با یکی از روزنامه‌های این جریان سیاسی گفت: نواصلاح‌گرایی همان اصلاح‌گرایی است اما با زبان و بیان شرایط و زمانه خود. بی‌تردید «ما» ی اصلاح‌طلب با هویت اصلاحی زاده نشده، بلکه این «ما» در فرآیندهای زیستن خویش دائم در حال خلق شدن یا به تعبیر مولانا، «نو نو شدن» است. سخن امروز من این است که تاریخ اکنون این «ما» دستخوش کمبود دهشتناک همین «نو نو شدن»     است    . ‌


اما همان زمان کسانی چون حجت‌الاسلام یونسی به مخالفت با این ایده پردازی درون جریان اصلاحات پرداختند.یونسی، وزیر اطلاعات دوره اصلاحات و دستیار ویژه رئیس‌جمهور در دولت دکتر روحانی دراین‌باره گفت: «نواصلاح طلبی را نه می‌پسندیم و نه آن را جدی تلقی می‌کنیم.» 

[1]

نواصلاح طلبی درواقع نویی نوزایی درون این جریان سیاسی را دنبال می‌کرد و مطرح می‌شد که اصلاح‌طلبان با بهره‌بری از تئوری «بازگشت به نقطه صفر تاریخی» میشل فوکو قصد عزیمت به نقطه صفر اصلاحات را کرده‌اند. مانیفستی که با توجه به شکست‌های مختلف سیاسی سعی می‌کرد به بازیابی اصلاحات بپردازد و با ایجاد راهبرد جدید خود را در فضای سیاسی کشور احیا کند اما این موضوع چندان مورد توجه اصلاح طلبان قرار نگرفت تا اینکه موضوع پوست اندازی درون اصلاحات جدی تر شد. نواصلاح طلبی نوعی نقد درون جریانی را نیز سبب‌ساز شد اما جنگی داخلی را نیز رقم زد.


اصلاحات به مرحله بگم بگم‌های احمدی‌نژاد رسیدپوست‌اندازی

پوست‌اندازی به دو روش در اصلاحات بروز کرد. سر برد آوردن احزاب تازه تأسیسی مانند ندا که از سوی انحصارطلبان قدرت مورد انتقاد شدید قرار گرفتند و با استهزاء نسل اولی‌ها توسط کسانی چون احمد پورنجاتی نساء خوانده شدند، یکسر این ماجرا بود. اصلاح‌طلبان نسل اولی هیچ‌گاه برنتابیدند که نسل دومی‌هایی قدرت بگیرند که جای آن‌ها را درون این جبهه سیاسی تنگ می‌کردند.


انحصارگرایان در این جریان اما تاکتیک پوست‌اندازی را به‌عنوان پوششی برای ترمیم وجهه سیاسی خود و به‌اصطلاح برای عبور از فیلتر شورای نگهبان به نفع خود به کار گرفتند و احزابی مانند حزب «اراده ملت» در این جریان رشد یافت که بدل حزب مشارکت بود و افرادی از این حزب منحله به آن پیوستند.

 [2]

حزب کارگزاران نیز به‌نوعی دیگر پوست‌اندازی را آغاز کرد و در موج پوست‌اندازی برخی با ایدئولوژی‌سازی‌های نامألوف، ایدئولوژی این حزب را «لیبرال دمکرات مسلمان» نام نهادن

د[3] که البته از سوی اعضای دیگر این حزب سیاسی وابسته نزدیک به هاشمی رفسنجانی تکذیب شد. پوست‌اندازی در حزبی که خانواده هاشمی اعضای اصلی آن را تشکیل می‌دهند با ریزش‌های جالبی همچون استعفای محمد هاشمی برادر اکبر هاشمی رفسنجانی و همچنین پویستن برخی از اصلاح‌طلبان لیبرال مسلک به این حزب همراه شد. 

[4]

از سوی دیگر جوانان اصلاح‌طلب که درگیر و دار ساختار کهنه و فرسوده این جریان خود را در محاق گرفتار می‌دیدند، جریان پوست‌اندازی را فرصتی مناسب برای بازیابی خود یافتند و موجی از ییلاق و قشلاق‌های سیاسی در جبهه اصلاحات به وجود آمد. در این میان اعضای جوان و دانشجوی حزب کار در اقصا نقاط کشور متن استعفانامه‌ای که بیشتر شبیه به یک بیانیه انتقادی بود را تنظیم کرده و در اختیار مدیران حزب کار قرار داده‌اند     و به احزاب جدیدالتأسیسی چون ندا پیوستند تا شانس خود را در گروه‌های تازه برای رشد سیاسی امتحان کنند. 

[5] 

پوست‌اندازی فضای چالش‌برانگیزی و آنارشیستی برای این جریان سیاسی به وجود آورد چراکه بروز و ظهور احزاب تازه تأسیس سبب شد تا جریان اصلاحات ساختاری تازه به خود بگیرد و آتش نزاع قدرت بیشتر شعله‌ور شود.

اصلاحات به مرحله بگم بگم‌های احمدی‌نژاد رسیداصل‌ها و بدلی‌ها

اتهام افکنی اصلی و بدلی موضوع جدیدی درون جریان اصلاحات نیست بلکه این مسئله از زمان انتخابات سال 92 و کاندیداتوری محمدرضا عارف در این جریان سیاسی مطرح شد.[6] اصلی‌ها و بدلی‌های اصلاحات زمانی در ادبیات سیاسی این جریان به وجود آمد که عارف خود را به‌عنوان نامزد این جریان مطرح کرد و این موضوع موجبات اعتراض برخی از گروه‌های تندرو را فراهم کرد.

این گروه‌ها که بیشتر از منشعبات حزب منحله مشارکت بودند در سایت‌های ضدانقلاب عارف را نامزد امنیتی و بدلی نامیدند تا وجهه وی را در میان اصلاح‌طلبان تخریب کنند و این موضوع در مراحل بعدی و شکل‌گیری رقابت درون‌گروهی و سهم خواهی‌های سیاسی برای انتخابات مجلس شورای اسلامی بیشتر و بیشتر پدیدار شد.

اما درواقع اصلی و بدلی نامیدن شخصیت‌ها و یا گروه‌های سیاسی در این جریان چماقی است که انحصارگرایان مخالفان خود را در این جریان با آن می‌رانند. این چماق سیاسی برای افرادی چون، محمدرضا عارف، صادق خرازی و حتی عباس عبدی در برابر انتقادات درون جناحی به‌کاررفته است.


افرادی چون حجاریان و محمدرضا خاتمی برادر رئیس دولت اصلاحات ازجمله افرادی بودند که این اصطلاح را به ادبیات سیاسی اصلاح‌طلبان وارد ساختند. [7] این اصطلاح سیاسی هنوز هم از سوی اصلاح‌طلبان تندرو علیه اصلاح‌طلبان میانه‌رو به کار گرفته می‌شود و نمادی از انحصارگرایی قدرت در این جریان سیاسی محسوب می‌شود.


اصلاحات به مرحله بگم بگم‌های احمدی‌نژاد رسید